سالگرد

چقدر چند روز پیش حالم بد بود چقدر گریه کردم چقدر درد کشیدم  روز تولدم گذشت  روز تولدم رو یادت هست یا نه محاله یادت نباشه  حتی نازنین که فقط سالی ی بار پیام میده هر سال تولدم رو تبریک میگه . اون روز چق سالگرد...

امروز رفته بودم خیابون تو ی فروشگاه بزرگ لباس

یه لحظه از کنار یک مانکن رد شدم

ی لحظه تو اومدی تو ذهنم 

که کنارم راه میری 

چرا یهو حست اومد کنارم چرا یهو دلم ریخت

و زمان گم شد یه لحظه رفت در سالهای دور انگار کنار منی و داری با من راه میری

در ی لحظه حس خوشبختی وجودم رو پر کرد

سالگرد...

وقتی اتوبوس سوار شدم سرشار از حس تو بودم 

فکر اخرین بارکه واسه دیدن تو سوار اتوبوس شدم راحتم نمی ذاشت اما این دفعه دیدن تو در کار نبود

رستوران ها و پیاده رو ها و مترو و ده ها جای دیگه حس تو رو داره چقدر سخته  بعد این همه سال چرا قلبم واسه کسی مثل همون 13 سال پیش می تپه که حتی به من فکر نمی کنه و اخرین بار گفت حتی مردنم هم واسش مهم نیست و عکسم رو پاره کرده بود 

این قلب من از من چی می خواد 

چقدر سخته مثل جون کندن می مونه مثل پرواز روح از جسم سختیش با هیچی قابل مقایسه نیس با هیچی 

 

سالگرد...

اخر خرداد هم تموم شد 11 سال گذشت از اونچه نباید می شد و شد  این سندرومه اصلا دست خودم نیست امسالم حالم بد بود مخصوصا که با بیماری جسمی همراه بود  بعد یادم اومد باز اخر خرداده  هنوز اون دوشنبه نحس با خ سالگرد...

خوابتو دیدم خیلی طولانی البته وقتی بیدار شدم فهمیدم خواب بود کاش همیشه خواب می بودم و هیچ وقت بیدار نمیشدم تا دوباره مجبور باشم تو این دنیای کثیف زندگی کنم   تو اتاقم بودم خونه پدری چند روزی بود که ان سالگرد...

بعد اون نامه ای که نوشتم و تمام حسمو سعی کردم با کلمات بیان کنم  واقعا حسی نداشتم یعنی دیگه می دونستم همه چیز رو گفتم یا بیشتر چیزا رو و زندگی عادیمو می کردم  نه قلبم به تپش می اومد ،نه قبل خواب اهنگ سالگرد...

تو این مدت زندگی عادی دارم روزمرگی و یاد تو که باید فکر نکنم جاهای رفتم که تو می دونستی و درختهای سر به فلک کشیده  کنار رودخانه دربند تو این مدت ی بار دیگه خواب تو دیدم و مهمان تو بودم در رویا اما اون سالگرد...

سهم من از زندگی 

شده مرور و مرور و مرور

حسرت حسرت حسرت

تحقیر

اهنگهای تکراری که تکراری نمیشن با ی مشت خاطره و زخم ابدی

ی مشت عکس و فیلم و نوشته 

و اخر لرزش قلب و پوستم

حست می کنم در حالی که وجود نداری نمیگم دوری وجود نداری واقعی نبودی عاشق نبودی 

سالگرد...

امروز تولد پسرته

دیروز زیر بارون فکر می کردم من رادین رو دوست دارم

دیدم اره مگه میشه کسی که نصف وجودش تویی رو دوست نداشته باشم

تولدت مبارک رادین

سالگرد...